skip to main
|
skip to sidebar
The Green Mind
همه را سبز می خواهم،همه را سبز می خوانم و همه را سبز می اندیشم
۱۳۸۵ آبان ۲۸, یکشنبه
آغاز
...چشمانم را بستم و بجاي تاريكي خيالي ديدم... آسمان مي باريد و زلال اشك چشم هايم را مي شست... قلم و كاغذ نزديك بود
۱ نظر:
ناشناس گفت...
salam
۴ آذر ۱۳۸۵ ساعت ۲۰:۰۶:۰۰ (+۳:۳۰ گرینویچ)
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
درباره من
the green
به خود نگاه می کنم و کارهای ناتمام و قصه ها ... آنها که روز و شب ، مرا دوره می کنند
مشاهده نمایه کامل من
بايگانی وبلاگ
◄
2009
(1)
◄
ژانویهٔ
(1)
◄
2008
(8)
◄
دسامبر
(1)
◄
ژوئن
(1)
◄
مهٔ
(1)
◄
آوریل
(4)
◄
فوریهٔ
(1)
◄
2007
(19)
◄
دسامبر
(1)
◄
نوامبر
(1)
◄
اکتبر
(2)
◄
سپتامبر
(1)
◄
اوت
(4)
◄
مهٔ
(1)
◄
مارس
(5)
◄
ژانویهٔ
(4)
▼
2006
(10)
◄
دسامبر
(1)
▼
نوامبر
(9)
از سكوت
تاكسي
مسير خيال تو
دفتر بسته
انعكاس
شب سكوت
عشق و نوشتن
قلم
آغاز
LINKS
یک پزشک
تصویر
دوم دام دات کام
گرگ خاکستری
مجله زیگ زاگ
No Mom No Dad
۱ نظر:
salam
ارسال یک نظر