شعر من
شعر من را می نویسد با قلم در دست من
هر نفس شعرم و هر شعرم قلم
طرح ونقشم در خیال شعر هاست
انعکاسش بر مسیر لاله هاست
گه قلم دستم بگیرد ورنه دست من قلم
روز و شب را می نگارم بی قلم
می دمم در ساز باد
می نوازم بر نسیم بامداد
می نویسم بر ستاره با نگاه
طالع ام را گاه گاه
رعد را می غرم و همراه باران می شوم
کوه را سیلی و با دریا هم آوا می شوم
روح دریا را پر و بالی دهم
تا کویر تشنه را بی آیه هم بستر شود
آفتاب آید مرا تابد به روی سبزه زار
نو شوم هر صبح دم با روزگار
۱ نظر:
kheili vazne ghashngi dare in sheret. kheili khosham oomad.
pegah
ارسال یک نظر